..

  

ببخشید ..  

من همینقدر آدمم ..  

همینقدر ...  

کم ..   

خیلی ..  

خیلی ...  

همین آدم ... به اندازه تمام نبودنش دوستت دارد ..  

همانقدر زیاد ..  

خیلی بیشتر ...  

ببخشید ..

...

.. روزی فریاد می کشم ..  

با تمام آنچه اینهمه مدت از تمام ذره ذره نفسهای پر از خواستنت در دلم جمع کرده ام ...  

می شکنم ..  

تمام بغضهای فرو خورده این همه وقت را ..  

وقتی سدی بودند برای آنچه در دلم میخوابید ..  

روزی ... شبی شاید ..  

فریاد میزنم ..  

دوستت دارم ...  

....

هوای بارانی اینجا تکرار تکرار هاست ..  

تکرار تکراری که شاید دیگر .. هیچ وقت تکرار نشود ..  

تکرارش هم شیرین بود ..  

هست ..  

مثل تکرار تمام لحظه های .. بودن ..  

حتی وقتی نیستی ..  

تکرارت در جایی تکراری ..  

در جایی امن ..  

اینجا ..  

........................................ توی دل من ...  

تکرارت را کسی نمیبیند ..  

تکراری ترین تکرار ..  

دوستت دارم ..  

این هم تکراری بود ...  

تکراری .. دوست داشتنی ..

..

 

وای ...  

امشب ... که نه ..  

هر وقت میخوای کسی را نفرین کنی .. 

فقط بگو امیدوارم منتظر باشی ... 

یه شب .. 

به قد هزار سال .. 

منتظر ..

..

 دلم برای دلی که شمالی شده .. تنگ شده ..
ایجا در شمالی ترین نقطه قلب ما نشسته ای ..
بر بلندای بلند ترین .. لحظه هر روزش ..
هر صبح ..
هر شب .. هر وقت ..
چقدر دلم برای دل تنگت تنگ میشود